دوباره دلم هواي تو كرده است .دوباره دلتنگي در پس بوته ي انتظارمشتاق باران برايت از باران مي نويسم .اما نه تو خود باراني.خود طراوت خود بهاري.!! به ياد شبي مي افتم كه تو را در ميان آسمان دلم چون شمعي فروزان يافتم و من شدم پروانه ي بي قرار آن آسمان و در هوس و آرزوي زيباي رسيدن به نور پر فروغ و زيباي تو!! دوباره هوس با تو بودن، در تو بودن ، محو شدن ، مردن و دوباره زندگي يافتن در ذره ذره ي وجودم جان گرفته! تو راكجا مي توان ديد؟دستهاي منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دبیرستانی ها چاپخانه آراکس سایبان برقی متین آبلیمو آلوچه ملس رزنیوز آشپزخونه روشنگری، خردورزی و آزاداندیشی ...my life